فیلم زودپز فیلمی به کارگردانی دقیقه نودی رامبد جوان در حوزه کمدی و نوستالژی دهه شصتی بمبارانهای تهران با هنرمندی نوید محمد زاده و محسن تنابنده با موضوعی جدید کمدی و سوژه شهادت به تصویر کشیده شده است.
بعد از کلی بوق و کرنا برای اکران فیلم زودپز ، مبنی بر کمدی خاص و حضور محمد زاده بهمراهی تنابنده، نوید یک فیلم پر فروش و پرمخاطب رادر اذهان بوجود اورده بود. بالاخره از این فیلم رونمایی گردید، که صد البته یک فیلم تجاری، سبک و بی محتوا و با بازی غالبا ضعیف بازیگرانش راه فیلم های همه رده خود مثل هتل و تگزاس ها را جهت کسب درامد میلیاردی طی میکند و تماشاگرانش فقط بعد از دیدن فیلم خاطره سینما رفتن را به یاد بیاورند.
سالهای اوایل انقلاب و بخصوص شروع جنگ تحمیلی برای فیلم سازان دنیایی از سوژه و داستانهای مختلف را برای ساختن فیلم محیا میکرد، اما تابحال داستانی با این مضمون در تاریخ سینمای ایران ساخته نشده بود، به نوعی مرگ عادی شخص را شهادت وانمود کردن البته به طوری ناشیانه و گاها سبک به نمایش در اوردند.
نگاه تازه فیلم خوب بوده اما انگار کارگردان نتوانسته بخوبی موضوع را روان و اسان بیان کند و کندی سکانس ها زیادی با سر و صدای های بظاهر انفجار های بمباران میخواهد بپوشاند که در این مورد هم موفق نمیشود.. تنها موفقیت فیلم زودپز همانند فیلم های بی محتوای هم ردیف فقط فروشهای میلیاردی و ثبت رکورد فروش میتوان خلاصه نمود. انهم بلطف تبلیقات گسترده برای فیلم.
تقابل یک آشپز ماهر و وسواسی با یک سرآشپز بیقید و بند و البته بااستعداد که مجبور میشن برای نجات رستوران کنار هم کار کنن. خب، این خودش یه زمینهی خوب برای خلق لحظات کمیک و شاید هم یه مقدار درام و کشمکشهای جذاب بین دو قطب متضاده.
از اونجایی که رامبد جوان رو میشناسیم، انتظار یه فیلم پرانرژی و احتمالاً با رگههایی از طنز فانتزی رو داریم. بازیگرای اصلی فیلم هم که معمولاً از چهرههای شناختهشده و محبوب هستن، میتونن یه برگ برنده برای جذب مخاطب باشن.
اما خب، همیشه یه اما وجود داره. موفقیت یه فیلم فقط به ایدهی اولیه و بازیگرای خوب نیست. فیلمنامه منسجم، ریتم مناسب، شخصیتپردازی قوی و از همه مهمتر، پرداخت درست به اون ایدهی اولیه، چیزایی هستن که یه فیلم رو از یه اثر معمولی جدا میکنن.
باید ببینیم که آیا زودپز تونسته از این پتانسیل به خوبی استفاده کنه؟ آیا تونسته اون تضاد بین دو شخصیت اصلی رو به یه داستان جذاب و خندهدار تبدیل کنه؟ آیا فیلم حرف تازهای برای گفتن داره یا فقط یه کمدی سرگرمکننده است؟
برای فهمیدن اینا، باید منتظر دیدن فیلم باشیم و بعدش با دیدی باز و منتقدانه بهش نگاه کنیم. به نظر من، موقع نقد و بررسی زودپز باید به این نکات توجه کنیم:
- فیلمنامه و داستان: آیا داستان جذاب و پرکشش بود؟ گرهافکنیها و گرهگشاییها منطقی و به موقع بودن؟ آیا فیلم حرفی برای گفتن داشت؟
- کارگردانی: رامبد جوان چطور تونسته داستان رو روایت کنه؟ آیا ریتم فیلم مناسب بود؟ آیا از لوکیشنها و فضاسازی به خوبی استفاده شده بود؟
- بازیگری: بازی بازیگران چطور بود؟ آیا تونستن نقشهاشون رو باورپذیر و جذاب ایفا کنن؟ شیمی بین بازیگران اصلی چطور بود؟
- طنز و کمدی: آیا لحظات خندهدار فیلم موفق از آب دراومده بودن؟ آیا طنز فیلم مبتذل نبود؟
- جنبههای فنی: فیلمبرداری، تدوین، موسیقی و صداگذاری فیلم چطور بودن و چقدر به اتمسفر فیلم کمک کردن؟
در نهایت، یه نقد خوب باید هم نقاط قوت و هم نقاط ضعف فیلم رو به طور منصفانه بررسی کنه و به مخاطب کمک کنه تا تصمیم بگیره که آیا این فیلم ارزش دیدن داره یا نه.
شما چه انتظاراتی از فیلم زودپز دارین؟ به نظرتون چه چیزایی میتونه این فیلم رو موفق کنه؟
