نقد و بررسی فیلم سال طوفان ابدی

نقد و بررسی فیلم سال طوفان ابدی

فیلم سال طوفان ابدی در آغاز همه‌گیری کرونا ، گروهی از تهیه‌کنندگان ایده‌ای به ذهنشان رسید: به چالش کشیدن کارگردانان سراسر جهان برای ساخت یک فیلم کوتاه تحت محدودیت‌های قرنطینه. این پروژه، فراتر از صرفاً به نمایش گذاشتن توانایی‌های خلاقانه، قرار بود آسیب جمعی کووید-۱۹ را از دیدگاه‌های شخصی معدودی مستند کند.

تهیه‌کنندگان هفت کارگردان را انتخاب کردند و قوانین اولیه‌ای تعیین کردند: فقط در فضاهای قرنطینه مجاز فیلمبرداری شود، تعداد بازیگران و عوامل محدود باشد و داستان‌ها حداقل به‌طور ضمنی به همه‌گیری مرتبط باشند. فیلم «سال طوفان ابدی» نتیجه کار آن‌هاست—مجموعه‌ای از فیلم‌های کوتاه که از یک تراژدی جهانی زاده شده‌اند.

البته همه چیز در فیلم سال طوفان ابدی تاریک و ناامیدکننده نیست. فیلمسازان درگیر همگی نام‌های مشهوری در صحنه آوانگارد هستند، بنابراین فیلم‌های کوتاه آن‌ها قرار نبود که ساده و سرراست باشند. جعفر پناهی، کارگردان ایرانی—که زمانی در حالی که تحت حصر خانگی بود، مخفیانه یک مستند ساخت—ناگزیر این تکلیف را به معنای واقعی کلمه می‌گیرد و بار دیگر دیوارهای زندان خانه‌اش را از طریق دوربین تلفن همراه مستند می‌کند.

فیلم کوتاه پناهی که به یک آرماگدون روزمره از درون به بیرون نگاه می‌کند، بی‌شباهت به چیزی نیست که هر فرد محبوس دیگری با همان دستورالعمل‌ها تولید می‌کرد (اگرچه بدیهی است که با دقت حرفه‌ای تدوین شده است). پناهی این مجموعه را با تجربیاتی آغاز می‌کند که مطمئناً آن‌ها را تشخیص خواهیم داد.

فیلم سال طوفان ابدی در تهران آغاز می‌شود، با یک داستانی مفرح ، کمی قابل پیش‌بینی، اما بیشتر برنده از جعفر پناهی («طلای سرخ »، «این فیلم نیست»). این  فیلم بخش کوتاه دیداری از مادر زن پناهی  را به تصویر می‌کشد که در آپارتمانی که با همسرش مشترک است، با یک لباس سرپوش و محافظ صورت ظاهر می‌شود، چنان که کاملاً پوشانده شده بود که  پناهی و زنش  در ابتدا او را برای یک کارگر  به خدمت گرفته بودند.

زن مسن‌تر وقتی داخل خانه می‌شود، بداخلاق می‌شود ، نه به خاطر کووید، بلکه به خاطر ایگوانای حیوان خانگی این زوج، ک هایگی صدایش میکنند.  پیرزن  پناهی ها را سرزنش می کند که به نوه هایش اجازه داده اند در خارج از کشور زندگی کنند – یکی از آنها، در تماس از طریق فیس تایم، مادربزرگ را تشویق می کند تا با ایگی ارتباط برقرار کند  و این سه نفر بی سر و صدا در مورد مرگ و میر فکر می کنند. حکایت با یک یادداشت شیرین آشتی  کنان به پایان می رسد.

نقد و بررسی فیلم سال طوفان ابدی

بخش «فرار» از آنتونی چن، وضعیت زندگی تقریباً جهانی را به تصویر می‌کشد: زوجی (ژو دونگیو و ژانگ یو) و فرزند خردسالشان که سعی می‌کنند در محله‌های تنگ کار کنند و بدون اینکه خودشان یا یکدیگر را دیوانه کنند. همانطور که غالباً اتفاق می افتد، شریک مرد دردسرسازتر است، وقتی شریک زندگی او از مرگ حیوان خانگی کودکی که مدتی است ندیده است ابراز ناراحتی می کند، سریعا عصبانی می شود و می گیود “این فقط یک سگ است”.

فیلم سال طوفان ابدی یک کار قوی و منسجم است. اما، برای اینکه غیرخیرخواهانه نباشد، ممکن است باعث شود که برخی از بینندگان پاسخ «چیزی را به من بگو که نمی دانم» را انتظار داشته باشند. این موضوع در مورد «سین تیتولا» نیز صدق می‌کند، اثر دومینگا سوتومایور شیلیایی، پرتره‌ای از زنی در انزوا را به تصویر میکشد.

از کالیفرنیا، مشارکت مالیک ویتال، نگاهی نیمه مستند به زندگی پدر مجردی که مبارزه طولانی مدتش برای به دست آوردن حضانت سه فرزندش را به تصویر میکشد، انیمیشن را با ویدیوهای تلفنی ترکیب می کند تا تصویری تازه ایجاد کند.

حکایت تقویت کننده لورا پویتراس، مستندساز، نگاهی اجمالی به همکاری خود با گروه Forensic Architecture ارائه می دهد، و در مورد NSO Group تحقیق می کند، شرکتی که تسلیحات سایبری ، ابزارهای نظارتی برای ایالت های نظارتی را توسعه می دهد و می فروشد، به جز این که امروزه هر ایالت به نوعی حالت نظارتی دارد.

فوریت اطلاعاتی که به صورت شفاهی در این بخش ارائه می‌شود، غالباً توسط تصاویر تضعیف می‌شود، بازتولید نماهای گالری زوم که در آن شرکت‌کنندگان (روزنامه‌نگاران و فعالان در بیشتر موارد) راحت و گاهی خسته به نظر می‌رسند.

در یک  بخش ، پویتراس یک بخش  از گالری  مربوط به خودش را منفجر می کند، بنابراین شما به یک مرد ریشو نگاه می کنید که با دستی بسته سرش را بالا می گیرد، طوری که به سختی می توان او را اذیت کرد. چرا من این را می بینم، شاید این برای کسی سوال باشد. متوجه شدم که فکر می کنم این فیلمی است که  سبک فیلم گدار به نام  «نامه ای به جین» را  آنالیز کند.

نقد و بررسی فیلم سال طوفان ابدی

دو بخش پایانی قوی ترین بخش فیلم سال طوفان ابدی هستند: دیوید لوری ترسناک و مرموز “Dig Up My Darling”، که در آن زنی مسن تر که در اطراف یک گاراژ ریشه دوانده است، یک  خاطره پنهان از نامه های مربوط به سال 1926 را کشف می کند، زمانی که یک اپیدمی آنفولانزای نیواورلئان را  به فاجعه تبدیل کرد. با خواندن آنها، یک سفر فرعی ازسفر نامشخص، عشایری، اما قطعاً ضروری برای کووید که در آن بوده است انجام می دهد.

سپس «مستعمرات شبانه» شگفت‌انگیز آپیچاتپونگ ویراستاکول به نمایش گذاشته می شود که در آن هیچ انسانی ظاهر نمی‌شود. در عوض، ستارگان اینجا حشرات مختلف و مجموعه ای از نورهای فلورسنت هستند. در موسیقی متن، در نهایت، رویدادهای صوتی از اعتراضات طرفدار دموکراسی در بانکوک ربوده می شود. شعری که در دقایق ابتدایی فیلم کوتاه روی صفحه نمایش داده می‌شود، عنوان کلی این ویژگی را به آن می‌دهد.

در اینجا می‌توان  مواردی را یافت، و چیزهایی حیاتی‌تر نیز در فیلم سال طوفان ابدی وجود دارند. «سال طوفان ابدی» قطعاً دستاوردی قابل توجه  دارد و نقد سینمای کنونی می تواند از آن استفاده کند.

نظرتان را در مورد این مطلب بنویسید:

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *