فیلم پیاده روی طولانی The Long walk :
این فیلم داستانی پر از درد و پر از رنج می باشد. در ابتدا به این صورت نشان داده نمی شود. اما در نهایت با این کار منطق کامل خود را ارائه می کند.
«پیاده روی طولانی» با داستانی شروع می شود که تعیین آن بسیار سخت است. این فیلم که در لائوس به کارگردانی متی دو، کارگردان آمریکایی الاصل فیلم لائوسی، بر اساس فیلمنامه ای از کریستوفر لارسن نوشته می شود و در دهکده ای در لائوس احاطه شده توسط جنگلی می گذرد.
در آن جنگلها پیرمردی گمنام به دنبال سیمها، زبالههای فناوری رها شده و غیره میگردد. هنگامی که او در جاده خاکی قرار می گیرد که جنگل را به دو شاخه تبدیل می کند، منظره شهری مدرن را در افق می بینیم. اما فیلم هرگز به آنجا نمی رسد.
در عوض مرد به روستا می رود تا وسایل خود را بفروشد. همانطور که او راه می رود، یک زن جوان در کنار او ظاهر می شود. او در مورد زندگی مشترکشان در جاده می گوید: «پنجاه سال گذشت و تو هرگز یک کلمه هم نگفتی». زن در فیلم ساکت است و حتی خودش ۵۰ یا ۴۰ ساله به نظر نمی رسد.
در روستا، مرد باید چیزی را بررسی کند. بازویش را می چرخاند و مچ دستش را فشار می دهد. از پوست او یک خوانش هولوگرافیک خودش را نشان می دهد. کارمند مغازه جوانی که میخواهد وسایل جنگلیاش را به او گرو بگذارد، به او میخندد و میگوید این میکرو چیپ مشکل قدیمی دولت است و میگوید با توجه به سن تو این باید هزار سال قدمت داشته باشد.
پنجاه سال، هزار سال: به هر حال در این فیلم ساعت چند است هنوزمعلوم نیست؟ این سوال فقط پیچیده تر می شود زیرا سناریو نشان می دهد که پیرمرد جسدی در خانه خود دارد. بلافاصله پس از آن، زن جوانی به مرد نزدیک می شود و از او می پرسد که آیا می تواند با ارواح صحبت کند؟ پسر جوانی وارد خط داستانی می شود. او جسدی متفاوت پیدا می کند، جسدی که دوباره زنده می شود، همان زنی که در سکوت با پیرمرد در جاده طولانی قدم می زند آن جسد است.
اگر با فیلم کوتاه کلاسیک کریس مارکر «La Jetée» آشنا هستید – که بعداً در فیلم تری گیلیام «۱۲ میمون» به شکلی تقریباً غمانگیز گسترش یافت ممکن است تصوری از آنچه در اینجا میگذرد داشته باشید:
اما شما فقط حس کمی از این بخش دارید که در فیلم پیاده روی طولانی ( The long walk ) نشان داده می شود و فراتر از داستانهای کوچک معمایی و گاه شگفتانگیزش درباره ماهیت زمان، بر ایجاد مرزهای متخلخل بین علم و ماوراء طبیعی یا معنوی نشان داده می شود. همچنین درباره ایدههایی مانند گناه در فیلم زیاد صحبت شده است و این واقعیت که در لائوس تنظیم و فیلمبرداری شده است به این معنی است که آن موضوعات را در سطح جهانی-تاریخی در نظر میگیرد.
یاناووتی چانگلانگزی، به عنوان پیرمرد، نوعی ناراحتی ثابت درون خودش دارد که نشان از مهارت بازیگر بزرگ آمریکایی رابرت فورستر دارد. شما فقط باید قبر او را ببینید تا بدانید که شخصیتآن مرد چه قدر اسرار آمیز است.
این رازها از احساس بسیار نادرست او ناشی می شود، و زمانی است که آشکار می شود که فیلم کلیت دنیای پر درد و احساس درون بازیگر را نشان میدهد. این یک فیلم ظریف و ستودنی است است، فیلمی که خود را به شکلی که ما آن را بهطور رضایتبخشی خطی در نظر میگیریم، نشان نمیدهد. اما این چیزی است که در زمانی که انتظارش را ندارید میتواند ذهن شما را دربر بگیرد.
امیدوارم از نقد فیلم پیاده روی طولانی لذت برده باشید و لطفا نظراتتون درمورد این فیلم را با من در بخش دیدگاه های پایین صفحه درمیان بگذارید:

مدیرتولید و اجرایی
متولد 1358
کارشناسی مدیریت