نقد فیلم Ted K :
«تد کی» در اوایل فیلم حقیقت فیلم را به نمایش می گذارد و اطلاعات اصلی را به بیننده می دهد و محل فیلمبرداری آن در زمین واقعی مونتانا فیلمبرداری شده است، جایی که زمانی کابین ۱۰ در ۱۲ فوتی تد کاچینسکی قرار داشت، جایی که او زندگی خود را می گذراند و مانیفست را می ساخت.
که باعث می‌شود او لقب The Unabomber را کسب کند. همچنین می دانیم که کارگردان تونی استون و نویسندگان همکارش، گدی دیویس و جان روزنتال، از سخنان کاچینسکی و ۲۵۰۰۰ صفحه نوشته او برای ساخت فیلمنامه خود استفاده کرده اند.
Unabomber تجاوز به فناوری را به عنوان نیرویی حیاتی در نابودی جهان طبیعی می دانست. او در مورد این موضوع مطالبی می نویسد و از آن بسیار عصبانی است. او در حال حاضر در حال گذراندن حبس ابد در زندان فدرال به دلیل کارهایی که کرده است می باشد.
برای اینکه در مورد فلسفه او تردیدی نداشته باشیم، می شنویم که او در یک صدای آغازین از ستاره شارلتو کوپلی این جمله را بیان می کند: “فناوری مدرن بدترین چیزی است که تا به حال برای جهان اتفاق افتاده است و ترویج پیشرفت آن چیزی جز جنایت نیست.” و البته واشنگتن پست مانیفست او را در ژوئن ۱۹۹۵ به امید جلوگیری از خشونت بیشتر تروریستی منتشر کرد.
با این حال، در حالی که کپلی برای تقریباً تمام فیلم «تد کی» که کاچینسکی را در سال‌های منتهی به دستگیری او دنبال میکند، روی پرده می‌رود، خود فرد اصلی که شخصیت اصلی فیلم را دارد ، ذاتاً ناشناخته باقی می‌ماند و ترسناک و جذاب و غیر قابل دسترس است.
در حالی که تد برای حفظ خونسردی خود تلاش می کند و جرأت می کند اعمال خشونت آمیز بیشتری را علیه افرادی که به عنوان متجاوزان خود می بیند، انجام دهد، عملکرد او به شدت پیچیده شده است و به طور فزاینده ای این روند پیچیده تر می شود.
تا جایی که او در روایت نوشته هایش می‌گوید: «من نقشه‌ای برای انتقام دارم». من می‌خواهم چند نفر را بکشم، و آنها یک دانشمند، یک کمونیست، یک تاجر یا یک تیرانداز هستند.» آنچه او فکر می کند برایش کاملا روشن است و به کمتر از آن قانع نیست.
این مورد احتمالا برنامه ای خاصی درونش دارد. چون علی‌رغم اعمال تکان‌دهنده‌ای که در «تد کی» به نمایش گذاشته می‌شود، وقتی با کاچینسکی در جنگل می‌چرخیم و او را بدون پیراهن می بینیم که به این سو و آن سو می ورد و به هلیکوپترها شلیک میکند، احساس می‌کنیم که در ابهام فرو رفته‌ایم.
استون در این فیلم از ظریف‌ترین فشارها برای تفهیم موضوع خود استفاده میکند یا از حرکاتی استفاده میکند تا به حقیقت برسد، مانند زمانی که کاچینسکی یکی از بسته‌های مرگبار و انفجاری خود را به جایی میفرستد و قصد خرابکاری دارد.
حتی در برخی موارد سر و صدای خرد کردن، اره کردن، و برش از صنعت چوب در نزدیکی، ریتم آزاردهنده ای در فیلم ایجاد می کند. نت آهنگسازی فیلم ، که از آهنگساز بریتانیایی بنجامین جان پاور، معروف به Blanck Mass است ، به شدت به بیننده را گیج می کند و همانطور که هیاهوی اطراف کاچینسکی به یک صدای ناهنجار وحشتناک تبدیل می شود، موسیقی و طراحی صدا نیز در فیلم رشد می کنند تا احساس اضطراب ما را افزایش دهند.
اما برخی از پرتنش‌ترین لحظات فیلم در واقع پیش پا افتاده‌ترین لحظات هستند، مانند زمانی که کاچینسکی با یک کارمند شرکت تلفن در مورد گم کردن سکه‌هایش می گوید . یک هواپیما از آسمان آبی بالای سرش عبور می کند و حس آرامش و سکوت او را در هم می شکند و شما می توانید خشم را در او احساس کنید. و یک سفر به ظاهر بی ضرر به کتابخانه محلی نشان می دهد که او به دنبال نام و آدرس مدیران فنی شرکتی است تا آنها را مورد هدفش قرار دهد.
با این حال، بطور کلی در این نقد فیلم می بینیم که استون در فیلم Ted K به طور فزاینده‌ای بر سکانس‌های فانتزی تکیه میکند تا نشان‌دهنده گسست شخصیت کاچینسکی از واقعیت و سلامت عقل باشد، که غیرضروری نیز به نظر می‌رسد.
ما زنی زیبا و دلپذیر به نام بکی (امبر رز میسون) را می بینیم که به طرز جادویی ظاهر می شود و اتفاقاً به تمام کارهایی که دوست دارد انجام دهد، مثلا به دوچرخه سواری و ماهیگیری علاقه مند است. ما از قبل می دانیم که او تنها است او از تجربه اندکی که در تماس های تلفنی و یک طرفه با مادر و برادرش با زنان داشته شکایت می کند اما ورود این چهره خیالی پیش کاچینسکی باعث حواس پرتی او می شود.
با این حال، عملکرد کوپلی در کل جذاب است. این که می‌توانیم بشنویم که کاچینسکی به طور گسترده در مورد کاری که قرار است انجام دهد صحبت میکند، ما به عنوان بیننده شاهد عملکرد قدرت او هستیم ، و می‌توانیم او را تماشا کنیم که با مواد منفجره مختلف سر و کار دارد، ما به طور دقیق فعالیت های کاچینسکی را درفیلم می بینیم و به این فکر می‌کنیم که چه اتفاقی ممکن است در زمان های بعد و سکانس های بعدی بیفتد.
صحنه پردازی فیلم و طبیعت محیط دور وبر کاچیتسکی شخصیت او را غیرقابل پیش بینی می کند، حتی زمانی که آرام در کابین دنج خود نشسته و در ایستگاه NPR مونتانا به موسیقی کلاسیک گوش می دهد و برنامه ریزی می کند که بعداً چه کسی را بکشد این امر پایدار خواهد بود.
امیدوارم از نقد فیلم Ted K (تد کی) لذت برده باشید و اگر شما هم نظری در مورد این فیلم دارید در بخش دیدگاه های پایین صفحه مطرح کنید:
مدیرتولید و اجرایی
متولد 1358
کارشناسی مدیریت