نقد فیلم No Exit

نقد فیلم No Exit

فیلم No Exit

جالب است که فیلم No Exit که در Hulu نمایش داده می‌شود، ابتدا برای اکران در سینما توسط فاکس برنامه‌ریزی شده بود، زیرا به نظر می‌رسد که دیگر در مولتی پلکس پخش نخواهد شد. چون بودجه کمی دارد و فقط چند چهره آشنا در این  دارد.
البته بازار این نوع فیلم های هیجان انگیز در پخش کننده هایی مانند آمازون، نتفلیکس و هولو می باشد. بنابراین فاکس بعد از ادغام دیزنی نظر خود را تغییر داده و این را به سرویس استریم خود منتقل می کند.

فیلم No Exit من را تا حد زیادی به یاد «هویت» محصول ۲۰۰۳ انداخت، یک فیلم هیجان‌انگیز دیگر با بودجه متوسط ​​که ۹۰ میلیون دلار در دوره‌ای بسیار متفاوت به دست آورد، یا فیلم‌هایی که معمولاً آنجلینا جولی یا اشلی جاد را بر اساس کتاب‌هایی که همه در آن می‌خوانند، بازی می‌کردند. No Exit     تلاش می کند تا موفقیت هایی را در عرصه سینما بدست آورد. اگر از طرفداران  این دسته از فیلم های هیجان انگیز هستند می توانید No Exit  را هم در این زمینه تماشا کنید.

دیمین پاور این اقتباس از رمانی هیجان انگیز به همین نام اثر تیلور آدامز را کارگردانی می کند. این نوع تنظیم ساده و زیبا دارد که مثل فیلم های هیچکاک و کریستی می باشد. زنی به نام داربی تورن (هاوانا رز لیو) با مادرش در بیمارستان تماس می گیرد. او از مرکز توانبخشی که در آن است فرار می کند  جزییاتی که به آسیب پذیری و احساس وحشت کلی او می افزاید – تا تلاش کند و علی رغم اعتراض خواهرش به مادرش میرسد.

همانطور که او در حال سفر از طریق کوه های یوتا است، او به یک کولاک برخورد می کند و او را مجبور می کند جاده را ترک کند و به یک ایستگاه نیز میرسد تا در آنجا استراحت کند. او در آنجا با چهار مسافر دیگر آشنا می‌شود: اش (دنی رامیرز)، لارس (دیوید ریسدال)، اد (دنیس هایسبرت) و سندی (دیل دیکی).

این امر عادی به نظر می رسد تا اینکه داربی برای دریافت سیگنال به بیرون می رود و دختری ربوده شده (میلا هریس) را در یک ون پیدا می کند.  حال این ون برای کیست؟ یکی از چهار نفر در ایستگاه استراحت احتمالا از آدم های بد هستند. داربی باید بفهمد که چه کسی این دختر را ربوده است و باید بفهمد چگونه دختر را در وسط کولاک نجات دهد

فیلم No Exit به نوعی پیش فرض  خاصی برای خودش داردو قبل از پایان اولین اقدام، آدم ربا را آشکار می کند، اما نترسید. این همان فیلمنامه‌ای است که می‌دانید بر اساس یک رمان بدون دیدن تیتراژ نوشته شده است، زیرا حدود نیمی از پایان‌های فصل رمان را  دارد. بیایید بگوییم که اسرار زیادی در  فیلم  وجود دارد، و در حالی که ممکن است برخی از آنها به دلیل تصادفات و تدبیرها به تعویق بیفتند،

فیلم No Exit عملکرد بهتری دارد چون احساسات و عواطف را ترکیب میکند. این یکی از آن فیلم‌هایی است که به طرز ماهرانه‌ای در لبه  برخی احساسات  قرار می‌گیرد، و عمل متعادل‌کننده به بخشی از سرگرمی فرار در فیلم تبدیل می‌شود. این کمک می‌کند که پاور به‌طور تحسین‌برانگیزی آن را از نظر یک ساختار کنار هم نگه می‌دارد، به‌قدری بی‌رحمانه می‌شود که به مردم یادآوری می‌کند که او «Killing Ground» را ساخته و در عین حال چشم قوی‌تری نسبت به بسیاری از کارگردان‌های اصلی استریم دارد، به‌ویژه  پایانی عالی را هم برای فیلم ساخته است.

او همچنین با گروه خود خیلی قوی کار میکند. و هرگز به لیو اجازه نمی‌دهد که به داستان‌های هیستریونیک بپردازد، اما او را در یک اجرای باورپذیر ثابت نگه می‌دارد. هایسبرت و دیکی هر دو بازیگران فوق العاده ای هستند  که به عنوان زوجی که ممکن است همه چیز را درباره یکدیگر ندانند، وزن قابل توجهی را اضافه می‌کنند. رامیرز و ریسدال انرژی های بسیار متفاوتی نسبت به بقیه شخصیت ها دارند، اما پاور و نویسندگان اندرو بارر و گابریل فراری به این موضوع متمایل هستند و پیش فرض ها را  در فیلم به چالش می کشند.

البته به عنوان نقد فیلم می توان گفت که فیلم No Exit نتایج خیلی خوبی را برای بیننده ها رقم زده است ، و  نسخه قوی تری با دیالوگ های واضح تر و حس واضح تر تنش کلاستروفوبیک از نظر فضا  در فیلم وجود دارد. با این حال، این همان چیزی است که از آن چیزی که به نظر می رسد دشوارتر است.

نظرتان را در مورد این مطلب بنویسید:

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *