طراح لباس سینمایی موفق شدن ازنظر Mark Bridges طراح لباس فیلم جوکر

mark1

وقتی به فکر طراحی لباس باشم، دوست دارم چیزهایی انتخاب کنم که خودشان خوب مفهوم را برسانند. دلیل اینکه طراح لباس شدم این است که می توانم هرچیزی که در کودکی به آن علاقه داشتم را به عنوان شغلم انجام بدهم و در شغل طراح لباس سینمایی می شود طرح های مختلف زد.
تاریخچه انواع پوشاک و لباس هم واقعا جالب است
.من همیشه عاشق کار با پارچه بودم. چون با طراحی لباس می توانید ظاهر یک شخصیت را توصیف کنید. با این کار، چیزهای ناگفتنی به نمایش گذاشته می شود.
بازیگران برای بیان مفاهیم درونی کلی تلاش می کنند و من هم به عنوان costume designer یک پوسته برای آن مفاهیم می سازم.

در ویدیوی زیر Mark Bridges از طراح لباس شناخته شده سینما ، درباره شغل طراحی لباس و چگونگی انجام آن می گوید:


برای الهام گرفتن سراغ مجله های لباس می روم
. آثار هنری در دوره های مختلف را می بینم و البته به فیلم ها دقت می کنم.به علاوه از چیزهایی که خودم به یاد می آورم استفاده می کنم. مثلا چندنفری را می فرستم کفش آکسفورد پیدا کنند.مثل همان کفش هایی که مادربزرگم می پوشید. و دوست دارم با لباس های واقعی کار کنم.

ما در کمپانی طراحی لباس هستیم و می خواهیم دنبال چیزی بگردیم که در فیلم نامه به عنوان لباس پرزرق و برق مد روز تعریف شده است.
در فیلم لحظه ای که می بینید بازیگر حالت جدیدی به خودش می گیرد. شما به عنوان طراح لباس سینمایی می فهمید که شخصیت فیلم دارد به خوبی نمایان می شود.
تئوری من این است که وقتی حس می کنند یک نفر دیگر هستند، احساس می کنند خوش تیپ شده اند.
همیشه پای یک کم جادو در میان هست. به خصوص وقتی می فهمید مثلاً همان کلاهی که می خواستید واقعا وجود دارد. بهترین نمونه ای که به ذهنم می رسد، دنیل دی لوئیس در فیلم خون به پا خواهد شد، هست که لبه کلاهش گردتر شده و کمی رسمی تر بود.
هدفمان همین است. اینطوری خیلی ظریف مفهوم بیان می شودو عاشق همین جادو هستم.

به نظرم وقتی می بینیم که لباس ها چطور ساخته می شوند،یا می فهمیم انواع لباس در زمان خودشان چه وجهه ای داشته اند یا می بینیم از چه نوع پارچه ای ساخته شده اند، مثلا چقدر زمخت باشند، یا خزدار یا بافت دار یا صاف، می توانیم خیلی بهتر کارمان را انجام بدهیم. هرچیزی بیان خاص خودش را دارد و بخشی از ویژگی های شخصیت موردنظر ما را نشان می دهد.

گاهی در خلاقیت به خرج دادن هم گیر می کنیم. این طور وقت ها دوباره تحقیق می کنم و سعی می کنم منابع بیشتری ببینم و به تصاویر بیشتری نگاه کنم تا ببینم لباس موردنظرم چطور می تواند باشد.

سعی می کنم نگاهم را عوض کنم و از زاویه جدیدی نگاهش کنم. شخصیتی که این بار رویش کار می کنم، به نوعی استایل بارت را داردعملاً اینجا انواع پیراهن های برندبارت رینولدز را داریم که در می سال 1962 پیراهن های دکمه ای را مد کرد.

پس می دانیم که بارت آن زمان چه می پوشید و وقتی سر برد طراحی برمی گردیم، اینطوری کلی از مشکلات این طوری حل می شوند

به نظر من، خلاقیت اصولا یعنی اینکه از هیچی، یک چیز خوب بسازید. خود من که با لباس سر و کار دارم و باید مثلا به ساسون های خاص یا شکل یک دامن دقت کنم و این طوری می توانم لباس مناسب یک شخصیت را طراحی کنم، فکر نکنم بتوانم کار دیگری را به این خوبی انجام بدهم. خیلی خوش شانسم که این شغل را دارم چون هرچیزی که عاشقش هستم در همین شغل طراح لباس سینمایی هست.

نظرتان را در مورد این مطلب بنویسید:

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *